Miklix

Elden Ring: Elder Dragon Greyoll (Dragonbarrow) Boss Fight

منتشر شده: ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۵ ساعت ۱۷:۳۴:۴۱ (UTC)

اژدهای بزرگ خاکستری در پایین‌ترین سطح غول‌های Elden Ring، یعنی غول‌های میدانی، قرار دارد و در فضای باز نزدیک Fort Faroth در بخش شمالی Caelid که با نام Dragonbarrow شناخته می‌شود، یافت می‌شود. در واقع، مطمئن نیستم که درست باشد آن را غول میدانی بنامیم یا نه، زیرا نوار سلامتی غول ندارد و هنگام کشته شدن پیام Enemy Felled را نشان نمی‌دهد، اما با توجه به اندازه، منحصر به فرد بودن و سختی درک شده از مبارزه، می‌توانم بگویم که یک غول میدانی است، بنابراین این همان چیزی است که من با آن پیش می‌روم. مانند اکثر غول‌های کوچک‌تر بازی، این یکی اختیاری است به این معنی که برای پیشبرد داستان اصلی نیازی به شکست دادن آن ندارید.


این صفحه ماشینی از انگلیسی ترجمه شد تا در دسترس هر چه بیشتر مردم باشد. متأسفانه، ترجمه ماشینی هنوز یک فناوری کامل نشده است، بنابراین ممکن است خطاهایی رخ دهد. در صورت تمایل می توانید نسخه اصلی انگلیسی را در اینجا مشاهده کنید:

Elden Ring: Elder Dragon Greyoll (Dragonbarrow) Boss Fight

همانطور که احتمالاً می‌دانید، غول‌ها در بازی Elden Ring به سه دسته تقسیم می‌شوند. از پایین‌ترین به بالاترین: غول‌های میدانی، غول‌های دشمن بزرگ‌تر و در نهایت نیمه‌خدایان و افسانه‌ها.

اژدهای بزرگ خاکستری در پایین‌ترین سطح، یعنی غول‌های میدانی (Field Bosses) قرار دارد و در فضای باز نزدیک قلعه فاروث در بخش شمالی کیلید، معروف به دراگون‌بارو (Dragonbarrow)، یافت می‌شود. در واقع، مطمئن نیستم که درست باشد آن را غول میدانی بنامیم یا نه، زیرا نوار سلامتی غول ندارد و هنگام کشته شدن، پیام «دشمن را از بین بردید» (Enemy Felled) را نشان نمی‌دهد، اما با توجه به اندازه، منحصر به فرد بودن و سختی درک شده از مبارزه، می‌توانم بگویم که یک غول میدانی است، بنابراین این همان چیزی است که من انتخاب می‌کنم. مانند اکثر غول‌های کوچک‌تر بازی، این یکی اختیاری است به این معنی که برای پیشبرد داستان اصلی نیازی به شکست دادن آن ندارید.

می‌توانید این غول را از Fort Faroth Site of Grace ببینید. این یک اژدهای بزرگ خاکستری-سفید است که روی زمین افتاده و به نظر می‌رسد که در حال خواب یا استراحت است. پنج اژدهای کوچک‌تر در اطرافش هستند و شما در واقع قرار است با این اژدهاها بجنگید زیرا خود غول حرکت نمی‌کند و واقعاً تهاجمی نیست، به جز غرش و ایجاد یک debuff آزاردهنده که هم حمله و هم دفاع شما را کاهش می‌دهد.

من معتقدم که داستان‌های پیرامون این موضوع این است که گریول مادر همه اژدهایان است و این پنج نفر برخی از فرزندان او هستند. به دلایلی، آنها هنگام شروع مبارزه نیمی از سلامتی خود را از دست داده‌اند. شاید آنها آنقدر کوچک هستند که هنوز به قدرت کامل خود نرسیده‌اند - که این نیز توضیح می‌دهد که چرا هنوز در کنار مادرشان هستند - یا شاید او پیر و بی‌حرکت است، بنابراین او برای زنده ماندن، سلامتی آنها را مصرف می‌کند. من واقعاً در مورد این قسمت مطمئن نیستم، اما اینکه آنها از ابتدا نیمی از سلامتی خود را از دست داده‌اند، مطمئناً یک مبارزه نسبتاً طولانی را بسیار کوتاه‌تر می‌کند، بنابراین تصمیم گرفته‌ام موضع مثبتی بگیرم و اژدهایان را به جای نیمه زنده، نیمه مرده در نظر بگیرم.

چند اژدهای کوچک دیگر در منطقه‌ای کمی دورتر از غول وجود دارند که می‌توانید بدون شروع مبارزه با غول، روی آنها تمرین کنید. مبارزه با اژدهاهای کوچک به صورت جداگانه خیلی سخت نیست، اما اگر بتوانید دو یا چند اژدها را همزمان با هم جمع کنید، ممکن است در نهایت مانند یک احمق بیچاره شوید که از گاز گرفتن‌های مکرر اژدها، مرگی خشونت‌آمیز را تجربه کرده است و این سرنوشت مناسبی برای شخصیت اصلی این داستان نیست.

من ابتدا سعی کردم سوار بر اسب با اینها مقابله کنم، اما مثل همیشه، احساس کردم که هنگام اسب سواری کنترل کمی دارم و از آنجایی که تحرک زیاد در این مبارزه مزیت بزرگی نیست، به سرعت تصمیم گرفتم پیاده بجنگم. درست است، تصمیم گرفتم. قطعاً نتوانستم آنقدر محکم توسط اژدها لگدمال شوم که اسبم بمیرد. قطعاً این دقیقاً همان چیزی نیست که اتفاق افتاد.

در این برهه از بازی به دلایلی چند هفته‌ای دور بودم و این اولین مبارزه‌ای بود که در آن شرکت کردم، بنابراین کمی احساس خستگی می‌کردم، اما خیلی زود دوباره به آن مسلط شدم. آخرین غولی که قبل از استراحت با آن مبارزه کردم، شکارچی زنگوله‌دار در کلبه‌ی بازرگانان منزوی نزدیک بود و به نظرم مبارزه با آن خیلی خیلی سخت‌تر بود، بنابراین شاید گریول واقعاً غول معقولی برای پاک کردن گرد و غبار دسته‌ی قدیمی بود.

به هر حال، نکته اصلی که هنگام مبارزه با اژدهایان کوچکتر باید مراقب آن باشید، ضربه دم آنهاست که بسیار دردناک است و ناحیه وسیعی از پشت سرشان را پوشش می‌دهد، بنابراین سعی کنید کاری را که می‌گویم انجام دهید نه کاری را که انجام می‌دهم، و اگر می‌توانید از آن اجتناب کنید، پشت سرشان نایستید. همچنین، وقتی به هوا پرواز می‌کنند، آماده باشید که برای صاف کردن شما، به پایین شیرجه بزنند. این مورد هم دردناک است، اما با کمی غلت زدن به موقع می‌توان به راحتی از آن اجتناب کرد.

همانطور که در ویدیو می‌بینید، من موفق شدم سه نفر اول را به صورت جداگانه از پا دربیاورم، اما دو نفر آخر تصمیم گرفتند ناعادلانه بازی کنند و علیه من متحد شوند. اگر این اتفاق بیفتد، متوجه شدم بهترین رویکرد این است که کمی در محدوده‌ی درگیری باقی بمانم و قبل از اینکه نفر آخر را در نبرد تن به تن از پا دربیاورم، کمی از سلامتی آنها کم کنم.

با مردن هر یک از اژدهایان کوچک‌تر، خودِ غول هم ۲۰٪ از سلامتی‌اش را از دست می‌دهد، بنابراین وقتی آخرین اژدهای کوچک‌تر بمیرد، غول هم خواهد مرد. پیام رضایت‌بخشی مبنی بر کشته شدن دشمن دریافت نمی‌کنید، که باعث می‌شود از خودم بپرسم آیا واقعاً قرار است این یکی را بکشید یا نه. شاید اصلاً دشمن محسوب نمی‌شود. اما اگر اینطور باشد، نباید کاری کنند که غنیمت و رون از آن بگیرند و بعد انتظار داشته باشند کسی مثل من برایش خون نریزد ;-)

اگر شکست دادن اژدهایان کوچک‌تر برایتان دشوار است، ظاهراً یک نقطه امن هم وجود دارد که می‌توانید در آن بایستید و به خود غول حمله کنید و به آرامی از سلامتی‌اش کم کنید، بدون اینکه نه غول و نه نوچه‌هایش را اذیت کنید. مطمئنم که این یک سوءاستفاده محسوب می‌شود، بنابراین تصمیم گرفتم اول راه درست را انتخاب کنم و از آنجایی که توانستم همه آنها را به راحتی شکست دهم، واقعاً زحمت پیدا کردن آن نقطه امن را به خودم ندادم. اگر خیلی زود در بازی به خاطر پاداش عظیم رون‌ها به سراغ گریول (Greyoll) می‌روید، احتمالاً خودتان می‌توانید این را بفهمید.

جدا از رون‌ها، او همچنین یک قلب اژدها می‌اندازد و طلسم غرش گریول را در کلیسای جامع اژدها باز می‌کند. من شخصاً هنوز واقعاً با روند خوردن قلب اژدها و به دست آوردن قدرت‌های آنها آشنا نشده‌ام، زیرا معتقدم چربی‌های ترانس زیادی دارند و شنیده‌ام که خوردن زیاد آنها چشمان شما را خراب می‌کند، اما شرط می‌بندم اگر می‌توانستم مثل یک اژدهای بزرگ غرش کنم، می‌توانستم از کثیف کردن برخی از غول‌های کوچک‌تر میدان لذت زیادی ببرم، بنابراین شاید به زودی ریسک آن را در نظر بگیرم ;-)

من خوانده‌ام که بعضی‌ها استدلال می‌کنند که نباید گریول را بکشید چون او مادر همه اژدهایان است و اگر بمیرد، پایان همه اژدهایان در سرزمین‌های بین خواهد بود. البته فقط از نظر داستانی، مطمئناً هنوز اژدهایان زیادی باقی مانده‌اند که می‌توانند تمام روزهای شما را در بازی واقعی خراب کنند. به هر حال، نظر من در این مورد این است که من هنوز اژدهایی را در این بازی ندیده‌ام که کاملاً تهدیدآمیز نباشد، بنابراین کاملاً مطمئنم که سرزمین‌های بین بدون بال زدن‌های مداوم، بوی بد دهان آتشین و تلاش‌های بی‌وقفه آنها برای کباب کردن تارنیش برای صبحانه، ناهار و شام، جای بسیار بهتری خواهد بود.

تا الان، فکر می‌کنم آزاردهنده‌ترین اژدهایی که در بازی با آن روبرو شده‌ام، اژدهای Decaying Ekzykes بوده است. در واقع، من از گیر افتادنش در یک منظره سوءاستفاده کردم، چون دیگر از بوی بد دهانش لذت نمی‌بردم. اگر در آن زمان می‌دانستم که گریول مادرش است، احتمالاً با چند جوک «مامان کوچولو» اوضاع را جذاب‌تر می‌کردم.

  • مامان یو خیلی گنده‌ست، وقتی چرت می‌زنه، نقشه یه قاره جدید به اسم «شکم گریول» نشون می‌ده.
  • مامانت خیلی پیره، راداگون قبل از اختراع جاذبه مجبور شد باهاش مشورت کنه.
  • مامان یو خیلی بزرگه، وقتی عطسه می‌کنه، زلزله‌ای به بزرگی اردتری و یه هشدار جهانی در مورد بیماری سرخک ایجاد می‌کنه.

شما چطور، کدام اژدها بیشتر از همه شما را آزار داد؟ اگر دوست دارید درد خود را با دیگر اژدهایان به اشتراک بگذارید، در مورد ویدیو نظر دهید. یا می‌توانید چیز دیگری را به اشتراک بگذارید، لازم نیست حتماً درد باشد. شاید یک دستور غذای عالی برای سوپ مادر اژدها داشته باشید یا یک حکایت جالب در مورد زمانی که پس از گرفتن بزرگترین ماهی در تمام قلمرو، اژدهایی را با یک ضربه با چوب ماهیگیری کشتید.

به هر حال، با توجه به اینکه این مبارزه در کل نسبتاً آسان است و رون‌های زیادی را به عنوان پاداش دریافت می‌کند، ایده خوبی است که قبل از مبارزه، Golden Scarab (اسکاراب طلایی) بپوشید و شاید هم Gold-Pickled Fowl Foot (پا مرغی ترشی شده طلایی) مصرف کنید تا کسب رون‌ها را افزایش دهید. یک بار دیگر، شما باید کاری را که می‌گویم انجام دهید و نه کاری را که خودم انجام می‌دهم، چون مطمئناً هر دو را فراموش کردم. با این اوصاف، احساس می‌کنم در حال حاضر کمی سریع در حال لول گرفتن هستم و رون‌ها در این مرحله از بازی کالای کمیابی نیستند، بنابراین از دست دادن چند رون اضافی را فراموش می‌کنم.

و حالا به جزئیات خسته‌کننده‌ی همیشگی در مورد شخصیتم می‌رسیم. من بیشتر به عنوان یک شخصیت با مهارت بالا بازی می‌کنم. سلاح سرد من نیزه شمشیر نگهبان با قدرت کین و شمشیر فالانکس گلینت‌بلید از جنس خاکستر جنگ است. سلاح‌های دوربرد من کمان بلند و کمان کوتاه هستند. سپر من پوسته‌ی لاک‌پشت بزرگ است که بیشتر برای بازیابی استقامت از آن استفاده می‌کنم. وقتی این ویدیو ضبط شد، سطح من ۱۲۴ بود. مطمئن نیستم که آیا این سطح برای این غول خیلی بالا در نظر گرفته می‌شود یا نه. می‌دانم که می‌توان آن را با یک اکسپلویت در سطح بسیار پایین کشت، اما حتی انجام درست آن با کشتن تمام اژدهایان کوچک‌تر، کمی آسان به نظر می‌رسید، بنابراین احتمالاً اینجا کمی سطحم بالاست. من همیشه دنبال نقطه‌ی ایده‌آلی هستم که نه حالت آسانِ خسته‌کننده باشد، و نه آنقدر سخت که ساعت‌ها درگیر همان غول باشم ;-)

مطالعه بیشتر

اگر از این پست لذت بردید، ممکن است این پیشنهادات را نیز بپسندید:


در Bluesky به اشتراک بگذاریددر فیسبوک به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریددر Tumblr به اشتراک بگذاریددر X به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریدپین در پینترست

میکل کریستنسن

درباره نویسنده

میکل کریستنسن
مایکل خالق و صاحب miklix.com است. او بیش از 20 سال تجربه به عنوان یک برنامه نویس حرفه ای کامپیوتر / توسعه دهنده نرم افزار دارد و در حال حاضر به طور تمام وقت برای یک شرکت بزرگ فناوری اطلاعات اروپایی مشغول به کار است. هنگامی که وبلاگ نویسی نمی کند، اوقات فراغت خود را صرف مجموعه وسیعی از علایق، سرگرمی ها و فعالیت ها می کند، که ممکن است تا حدی در موضوعات مختلف پوشش داده شده در این وب سایت منعکس شود.