تصویر: نمای بالا - تارنیشد در مقابل کیندرد بلک بلید
منتشر شده: ۱ دسامبر ۲۰۲۵ ساعت ۲۰:۳۷:۰۲ (UTC)
آخرین به روز رسانی: ۲۸ نوامبر ۲۰۲۵ ساعت ۰:۱۷:۱۰ (UTC)
صحنه نبرد هوایی تاریک و فانتزی از رویارویی تیره و تار شدگان با خاندان شمشیر سیاه - زره نیم تنه پوسیده، اندامهای اسکلتی سیاه، یک شمشیر بزرگ، ویرانههای خیس از باران.
Overhead View — Tarnished vs Black Blade Kindred
این صحنه به سبکی تاریک و نقاشانه و با حالتی زمینی و نقاشیگونه ارائه شده و از زاویه دیدی رو به عقب و مرتفع قاببندی شده است که حس قویتری از مقیاس، جغرافیا و تهدید قریبالوقوع را القا میکند. این لحظه پرتنش و آرام است، نه به این دلیل که هیچ اتفاقی نمیافتد، بلکه به این دلیل که همه چیز در شرف وقوع است - هر دو مبارز در میدانی وسیع و خیس از باران، مانند دو نقطه ثقل که در شرف برخورد هستند، قرار گرفتهاند.
زرهپوش در ربع پایین سمت چپ، که تا حدودی از پشت و پایین دیده میشود، ظاهر میشود و نیمرخ آنها در مقابل وسعت منظره کوچک است. زره، زیباییشناسی چاقوی سیاه را تداعی میکند - چرم سیاه کدر، لایه لایه، فرسوده، لبههایی که از سفر و نبرد ساییده شدهاند. باران روی شنل و صفحات شانه میلغزد، به پارچه نفوذ میکند و وزن آن را کم میکند. زرهپوش با زانوهای خمیده، پاهای محکم، شمشیر کشیده شده در دست راست در حالی که خنجری در دست چپ به طور ضعیفی میدرخشد، ایستاده است. حالت آنها درنده و محتاطانه است - یک قدم با یک حمله سریع به جلو یا یک غلتش به عقب در صورت حمله اول دشمن فاصله دارد. بیننده زرهپوش را نه به عنوان یک چهره ژست گرفته، بلکه به عنوان یک شرکتکننده فعال در یک نبرد مداوم میبیند.
در مقابل و بر بیشتر نیمه بالایی بوم نقاشی، قبیله شمشیر سیاه قرار دارد. از این زاویه بالا، اندازه آن از همیشه با ابهتتر به نظر میرسد. بالها مانند تخته سنگهای بزرگ ویران شده به سمت بیرون کشیده شدهاند، غشاها پاره شده و در اثر گذر زمان پوسیده شدهاند. بدن عمدتاً اسکلتی است، اما - از همه مهمتر - تنه در صفحهای زنگزده و پوسیده زرهپوش باقی مانده است. فلز قرنها قدمت دارد: پوسته پوسته، سوراخ سوراخ، شکافته شده در طول زمان، اما هنوز به عنوان قفسی در اطراف قفسه سینه قبیله عمل میکند. دستها و پاها، که کاملاً نمایان هستند، به جای رنگپریدگی، استخوانی سیاه هستند - براق مانند ابسیدین یا آهن سوخته در اثر حرارت. آنها به طرز باورنکردنی بلند هستند و به موجود، ارتفاعی غیرطبیعی و ظرافتی آزاردهنده میدهند.
اکنون فقط یک سلاح در دست است که عدم تعادل قبلی را اصلاح میکند: یک شمشیر بزرگ و مستقیم. تیغه تیره، سنگین، زخمی از نبرد، اما همچنان در نمای بیرونی به طرز وحشتناکی تمیز است. کیندرد آن را در هر دو دست گرفته، تیغه به صورت مورب به سمت لکهدار شده زاویه گرفته تا یا برای یک ضربه محکم یا یک شکست کامل گارد آماده باشد. جمجمهاش - شاخدار و باستانی - با حدقههای قرمز سوزان، مانند زغالهایی که در پوچی معلق هستند، به پایین خیره شده است.
به دلیل قاببندی کشیده، چشمانداز بسیار فراتر از جنگجویان امتداد یافته است. ستونهای سنگی شکسته مانند سنگ قبرهایی که تمدنهای فراموششده را نشان میدهند، از زمین بیرون زدهاند. زمین ناهموار، گلی، در بخشهایی پوشیده از چمن و غرق در باران است. هر سطحی تحت تأثیر آب و هوا و فاصله قرار گرفته است: چمن زیتونی-خاکستری، سنگ سرد، درختان مرده بدون پوست و برگ. رگههای باران به صورت مورب در سراسر تصویر میریزند و افق را به یک محوی رنگپریده و نامشخص تبدیل میکنند. همه چیز متروکه، باستانی و سنگین از فقدان به نظر میرسد.
با وجود سکون لحظه، تصویر با حرکتی ضمنی میلرزد - دو چهره، یکی عظیم و دیگری جسور، که در سراسر میدان نبرد در کنار هم کشیده شدهاند. فاصلهی بالای دوربین به بیننده حس شاهد بودن میدهد تا مشارکت: مانند نگاه کردن به سرنوشتی که در حال نوشته شدن است. نه جنگجو و نه هیولا بیکار نیستند؛ هر دو آمادهاند. یک قدم، تغییر وزن، تکان کوچکی بال یا تیغه - و میدان به خشونت فوران خواهد کرد.
تصویر مربوط به: Elden Ring: Black Blade Kindred (Forbidden Lands) Boss Fight

