Elden Ring: Night's Cavalry Duo (Consecrated Snowfield) Boss Fight
منتشر شده: ۳۰ اکتبر ۲۰۲۵ ساعت ۱۰:۱۵:۴۶ (UTC)
سوارهنظام شب در پایینترین ردهی غولهای Elden Ring، یعنی غولهای میدانی، قرار دارد و این دو را میتوان در حال نگهبانی از یک کالسکهی بزرگ در Consecrated Snowfield یافت، اما فقط در شب. مانند اکثر غولهای کوچکتر بازی، شکست دادن این غولها اختیاری است، به این معنا که برای پیشرفت در داستان اصلی الزامی نیست.
Elden Ring: Night's Cavalry Duo (Consecrated Snowfield) Boss Fight
همانطور که احتمالاً میدانید، غولها در بازی Elden Ring به سه دسته تقسیم میشوند. از پایینترین به بالاترین: غولهای میدانی، غولهای دشمن بزرگتر و در نهایت نیمهخدایان و افسانهها.
سوارهنظام شب در پایینترین سطح، یعنی غولهای میدانی، قرار دارد و این دو را میتوان در حال نگهبانی از یک کالسکه بزرگ در میدان برفی مقدس یافت، اما فقط در شب. مانند اکثر غولهای کوچکتر بازی، شکست دادن این غولها اختیاری است، به این معنا که برای پیشرفت در داستان اصلی الزامی نیست.
در طول سفرهایم در سرزمینهای بینابین، بسیاری از شوالیههای سواره نظام شب را کشتهام. در واقع، آنقدر زیاد که حالا به نظر میرسد از تنها سواری در شب میترسند. آه، نوزادان بیچاره.
اگر در محوطه برفی درونی گریس استراحت کنید، یکی از آن ارابههای بزرگ را خواهید دید که توسط دو ترول در دوردست کشیده میشود. چندین سرباز پیاده و چند مزاحم مسلح به کمان پولادی از آن محافظت میکنند. اگر آن را در شب ببینید، دو رئیس سواره نظام شب نیز از آن محافظت میکنند که باید کمی هیجانانگیز باشد.
با استفاده از کمان بلند یا وسیله دیگری برای حملات از راه دور، میتوان دو غول را جداگانه از بین برد، بنابراین فقط باید با یکی از آنها در یک زمان مبارزه کنید. با وجود استراتژی عالی من که ابتدا اسب را میکشتم تا سوارکار را به زمین بیندازم، از رویارویی همزمان با دو تا از این شوالیههای سیاه اکراه داشتم، بنابراین کشف این که این کار ضروری نیست، غافلگیری خوشایندی بود. این دومین باری است که اخیراً بازی غافلگیری خوبی به من میدهد، معمولاً اوضاع خیلی بدتر از آن چیزی است که انتظار دارم. عجیب است.
این دو غول کمی با هم متفاوت هستند، به این معنی که یکی از آنها گرز و دیگری گلایو (چاقو) به دست دارد. اگر از مسیر پیشنهادی «محل لطف» به آنها نزدیک شوید، غولی که گرز به دست دارد، نزدیکتر خواهد بود و بنابراین احتمالاً اول با او مبارزه خواهید کرد. حداقل، من این کار را کردم.
من از استراتژی همیشگیام که اول اسب را بکشم استفاده کردم، که باز هم باید اعتراف کنم که خیلی هم استراتژی نیست، بیشتر به خاطر نشانهگیری ضعیفم، چرخاندن وحشیانه سلاحم و اتفاقاً بیشتر به اسب ضربه میزنم تا سوارکار، اما نتیجه نهایی یکی است. وقتی سوارکار به پشت روی زمین فرود میآید، آماده یک ضربه حیاتی آبدار است و وقتی کسی موفق به انجام این کار میشود، حس گرم و دلنشینی به او دست میدهد.
قبل از درگیری با غول دوم، توصیه میکنم از شر دو سرباز کماندار که پشت سر کالسکه در حرکت هستند، خلاص شوید. اگر آنها را زنده بگذارید، با کمال میل به مبارزه میپیوندند، اما نه در سمت شما، بنابراین بهتر است ابتدا آنها را از بین ببرید.
یک بار دیگر، غول را از محدودهی حمله بیرون بکشید تا از حمله به سربازان ضعیفتر اطراف کالسکه جلوگیری کنید. کشتن آنها به اندازهی کافی آسان است، اما شما نمیخواهید که با یک غول بدخلق در پروندهتان، سبک بازی شما را مختل کنند.
برای غول دوم، از بولت گرانساکس استفاده کردم تا نه تنها او را به سمت خودم بکشم، بلکه قبل از اینکه حتی بفهمد چه چیزی به او اصابت کرده، آسیب قابل توجهی به او وارد کنم. فقط میتوانم تصور کنم که چه احساسی دارد که با آرامش رانندگی کنی و بعد به معنای واقعی کلمه از پشت مورد اصابت رعد و برق قرار بگیری، اما مطمئنم که حتماً درد داشته است. که این همچنین توضیح میدهد که چرا وقتی به من رسید، حالش آنقدر بد بود.
رئیس دوم از یک گلایو (glaive) استفاده میکند و من عموماً این یکی را خطرناکتر از همتای خود که از شلاق استفاده میکند، یافتم. به خصوص آن حمله سنگینی که او انجام میدهد، جایی که گلایو را روی زمین میکشد و به سمت شما سوار میشود، میتواند ویرانگر باشد، بنابراین مطمئن شوید که هنگام انجام این کار، از انتهای تیز سلاح او کاملاً دور بمانید.
به غیر از این، استراتژی تقریباً یکسان است. سعی کنید ضربه نخورید، و در عوض چند ضربه دریافت کنید. برد گلایو بسیار بیشتر از فلاسک است، بنابراین اگر به یک جرعه شایسته از یک فلاسک یا شاید فقط یک لحظه برای ترسیم حرکت هوشمندانه بعدی خود نیاز دارید، فاصلهای را که باید از او دور شوید، دست کم نگیرید.
رئیس دوم همچنین موفق شد مانع از استفاده من از استراتژی معمولم برای کشتن اسب اول شود. شاید او دید که چه اتفاقی برای دوستش افتاد، یا بهتر بگویم، شاید اسبش آن را دید و نمیخواست مانند اسب دیگر به نبردی که برایش مهم نیست یا نمیفهمد، دچار شود. یا شاید من بالاخره در زدن سوارکار به جای اسب بیگناه بهتر شدهام. یا به احتمال زیاد، فقط شانس محض بود. و ضمناً، اسب هر وقت فرصتی پیدا کند لگد میزند، بنابراین خیلی هم بیگناه نیست.
صرف نظر از این، در مورد غول دوم، این ضربه مرگبار بود که او را از زین به پایین پرتاب کرد در حالی که اسبش به سمت مراتع سرسبزتر خیز برداشت، بنابراین با در نظر گرفتن همه جوانب، فکر میکنم این نزدیکترین پایان خوشی است که میتوانیم داشته باشیم.
و حالا به جزئیات خستهکنندهی همیشگی در مورد شخصیتم میرسیم. من بیشتر به عنوان یک شخصیت با مهارت بالا بازی میکنم. سلاح سرد من نیزه شمشیری Guardian با قدرت Keen و خاکستر جنگ Thunderbolt است. در این مبارزه، از Bolt of Gransax برای بمباران هستهای دوربرد نیز استفاده کردم. سپر من Great Turtle Shell است که بیشتر برای بازیابی استقامت استفاده میکنم. وقتی این ویدیو ضبط شد، سطح من ۱۵۲ بود که فکر میکنم برای این محتوا کمی بالاست، اما هنوز هم یک مبارزهی سرگرمکننده بود. من همیشه به دنبال نقطهی مطلوبی هستم که نه حالت آسان و خستهکننده باشد و نه آنقدر سخت که ساعتها درگیر یک غول باشم ;-)
مطالعه بیشتر
اگر از این پست لذت بردید، ممکن است این پیشنهادات را نیز بپسندید:
- Elden Ring: Commander O'Neil (Swamp of Aeonia) Boss Fight
- Elden Ring: Bell-Bearing Hunter (Isolated Merchant's Shack) Boss Fight
- Elden Ring: Putrid Crystalian Trio (Sellia Hideaway) Boss Fight
