Elden Ring: Erdtree Avatar (Mountaintops of the Giants) Boss Fight
منتشر شده: ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵ ساعت ۲۱:۰۲:۱۴ (UTC)
آواتار اردتری در پایینترین ردهی غولهای بازی Elden Ring، یعنی غولهای میدانی، قرار دارد و در نزدیکی اردتری کوچک در Mountaintops of the Giants یافت میشود. برخلاف آواتارهای اردتری قبلی، این یکی وقتی به اندازهی کافی نزدیک میشوید که بتوانید آن را مورد حمله قرار دهید، از هوا به پایین میافتد، بنابراین از فاصلهی دور دیده نمیشود. این یک غول اختیاری است به این معنی که برای پیشرفت در داستان اصلی بازی نیازی به شکست دادن آن نیست.
Elden Ring: Erdtree Avatar (Mountaintops of the Giants) Boss Fight
همانطور که احتمالاً میدانید، غولها در بازی Elden Ring به سه دسته تقسیم میشوند. از پایینترین به بالاترین: غولهای میدانی، غولهای دشمن بزرگتر و در نهایت نیمهخدایان و افسانهها.
آواتار Erdtree در پایینترین سطح، یعنی Field Bosses، قرار دارد و در نزدیکی Minor Erdtree در Mountaintops of the Giants یافت میشود. برخلاف آواتارهای Erdtree قبلی، این یکی وقتی به اندازه کافی نزدیک میشوید که بتوانید آن را مورد حمله قرار دهید، از هوا به پایین میافتد، بنابراین از فاصله دور دیده نمیشود. این یک غول اختیاری است به این معنی که برای پیشرفت در داستان اصلی بازی نیازی به شکست دادن آن نیست.
مدتی از آخرین باری که با یک آواتار Erdtree مبارزه کردم میگذرد، بنابراین فکر کردم که میتوانم آن را در نبرد تن به تن و بدون کمک شمشیر سیاه Tiche امتحان کنم. دفعه قبل، تجربه شرمآور کشته شدن درست زمانی که Tiche ضربه مرگبار را به آواتار وارد کرد را داشتم، بنابراین با وجود اینکه مُردم، پیروز شدم. این اتفاق برای چند غول دیگر هم افتاده است و واقعاً آرزو میکنم که میتوانستم دوباره مبارزه کنم، چون وقتی مجبورم از یک Site of Grace فرار کنم به جای اینکه از شکوه پیروزی لذت ببرم، حس پیروزی ندارم.
این بار نمیخواستم ریسک کنم و در واقع فکر نمیکنم تا به حال یکی از اینها را در نبرد تن به تن و بدون احضار روح کشته باشم، بنابراین با احساس غرور غیرمعمول و آمادگی برای یک چالش، تصمیم گرفتم با چیزی جز شمشیرزن مورد اعتمادم و ظاهر خوبم امتحانش کنم. من معمولاً طرفدار این هستم که کارها را از آنچه که باید سختتر نکنم، اما باید اعتراف کنم که چند بار آخری که از تیچه کمک خواستم، او مبارزه را آنقدر بیاهمیت کرده که دیگر لذتی ندارد.
طبق معمول در این بازی، به محض اینکه فکر میکنید چیزی را فهمیدهاید، اتفاق جدید و وحشتناکی میافتد. در این مورد، وقتی غول چند ضربه میخورد، مانند نوعی آمیب خود را به دو نیم میکند، بنابراین حالا یک غول کوچک در مقابل دو غول بدخلق قرار دارد که هر کدام یک شیء بسیار بزرگ شبیه چکش دارند که دوست دارند با آن به سر غول که گفته میشود «غرق» است، بکوبند.
علاوه بر اینکه هر دوی آنها به طرز وحشیانهای چکشهایشان را میچرخانند، انفجارهایی هم انجام میدهند و موشکهای جادویی احضار میکنند، گاهی اوقات حتی همزمان، بنابراین من واقعاً داشتم دلم برای کشتن آنها توسط تیچه تنگ میشد در حالی که من مرده بودم و از درد چکشهای بزرگ به صورتم بیخبر بودم. اما اگر من مرده بودم، نمیتوانستم با آهنگ Hammer Smashed Face از Cannibal Corpse سرم را به سینه بزنم، پس این هم از آن. جالب است که چطور همیشه وقتی کسی در سمت گیرنده یک شیء بزرگ شبیه چکش نیست، لذت بیشتری میبرد.
تمام تلاشم را کردم تا از حالت بدنام مرغ بیسر که معمولاً هر وقت با چندین دشمن روبرو میشوم به سراغم میآید، اجتناب کنم، به نحوی توانستم دو غول را به اندازه کافی از هم جدا کنم تا یکی از آنها را تقریباً از حالت تهاجمی خارج کنم. به نظر میرسید که هنوز کمی در اطراف پرسه میزند و گاهی طلسمی اجرا میکند، اما دیگر در نبرد تن به تن مرا تعقیب نمیکرد، که مطمئناً از بین بردن غول دیگر را بسیار سادهتر میکرد.
معلوم شد که من واقعاً در اجتناب از انفجارها مهارت پیدا کرده بودم، چیزی که به یاد دارم اولین باری که در شبه جزیرهی گریان در مقابل یک آواتار Erdtree قرار گرفتم، خیلی من را کشت، اما برد آن شیء عظیم چکشمانند همچنان مرا شگفتزده میکند. نه تنها برد آن، بلکه توانایی رئیس در پیشبینی اینکه وقتی غلت میزنم کجا خواهم بود و سپس با انتقام و خشم شدید به من حمله میکند.
مدتی هم سوارکاری را امتحان کردم، با این تصور که افزایش تحرک، کار را آسانتر میکند. خب، شاید اگر تصمیم میگرفتم از فاصله دور هم بازی کنم، اما نبرد تن به تن روی اسب چیزی است که هنوز در آن افتضاح هستم. به نظر نمیرسد هیچوقت بتوانم زمانبندی درستی برای ضربه زدن داشته باشم، بنابراین معمولاً وقتی ضربه زده میشود یا از هدف گذشتهام یا هنوز به آن نرسیدهام.
به نظر نمیرسد این غولها مشکل مشابهی داشته باشند، آنها با خوشحالی به زدن من با اشیاء بزرگ چکشمانندشان ادامه میدادند، مهم نبود که من با چه سرعتی سوار بر تورنت باشم، بنابراین در نهایت تصمیم گرفتم پیاده برگردم. بله، تصمیم گرفتم. قطعاً من توسط یک شیء بزرگ چکشمانند که آنقدر محکم باشد که اسبم بمیرد، مورد اصابت قرار نگرفتم.
خب، حالا بریم سراغ جزئیات خستهکنندهی همیشگی در مورد شخصیت من. من بیشتر به عنوان یک شخصیت با مهارت بالا بازی میکنم. سلاح سرد من نیزه شمشیری Guardian با قدرت Keen و خاکستر جنگ Spectral Lance است. سپر من پوستهی لاکپشت بزرگ است که بیشتر برای بازیابی استقامت استفاده میکنم. وقتی این ویدیو ضبط شد، سطح من ۱۴۳ بود که فکر میکنم کمی بالاست، اما هنوز هم به نظرم مبارزهای نسبتاً چالشبرانگیز است. من همیشه دنبال نقطهی ایدهآلی هستم که نه حالت آسانِ خستهکنندهای باشد و نه آنقدر سخت که ساعتها درگیر یک غول باشم ;-)
مطالعه بیشتر
اگر از این پست لذت بردید، ممکن است این پیشنهادات را نیز بپسندید:
- Elden Ring: Tibia Mariner (Wyndham Ruins) Boss Fight
- Elden Ring: Dragonkin Soldier of Nokstella (Ainsel River) Boss Fight
- Elden Ring: Ulcerated Tree Spirit (Giants' Mountaintop Catacombs) Boss Fight
