Miklix

Elden Ring: Rykard, Lord of Blasphemy (Volcano Manor) Boss Fight

منتشر شده: ۱۶ اکتبر ۲۰۲۵ ساعت ۱۲:۵۱:۴۳ (UTC)

رایکارد، ارباب کفر، در بالاترین رده‌ی غول‌های Elden Ring، یعنی نیمه‌خدایان، قرار دارد و غول اصلی در منطقه‌ی Volcano Manor در کوه Gelmir است. او از نظر فنی یک غول اختیاری است، به این معنا که برای پیشرفت در داستان اصلی بازی نیازی به کشتن او ندارید، اما او همچنین یک حامل شارد است و حداقل دو نفر از پنج حامل شارد باید شکست داده شوند.


این صفحه ماشینی از انگلیسی ترجمه شد تا در دسترس هر چه بیشتر مردم باشد. متأسفانه، ترجمه ماشینی هنوز یک فناوری کامل نشده است، بنابراین ممکن است خطاهایی رخ دهد. در صورت تمایل می توانید نسخه اصلی انگلیسی را در اینجا مشاهده کنید:

Elden Ring: Rykard, Lord of Blasphemy (Volcano Manor) Boss Fight

همانطور که احتمالاً می‌دانید، غول‌ها در بازی Elden Ring به سه دسته تقسیم می‌شوند. از پایین‌ترین به بالاترین: غول‌های میدانی، غول‌های دشمن بزرگ‌تر و در نهایت نیمه‌خدایان و افسانه‌ها.

رایکارد، ارباب کفر در بالاترین سطح، یعنی نیمه‌خدایان، قرار دارد و غول اصلی در منطقه‌ی عمارت آتشفشانی در کوه گلمیر است. او از نظر فنی یک غول اختیاری است، به این معنا که برای پیشرفت در داستان اصلی بازی نیازی به کشتن او ندارید، اما او همچنین یک حامل شارد است و حداقل دو نفر از پنج حامل شارد باید شکست داده شوند.

بعد از انجام چند ماموریت ترور برای عمارت آتشفشان، در نهایت از شما پرسیده می‌شود که آیا می‌خواهید با ارباب آنها ملاقات کنید یا خیر. موافقت با این کار شما را به یک غار کوچک با یک مکان مقدس و یک در مه آلود منتقل می‌کند. در این مرحله ممکن است فکر کنید که بالاخره تنها در مه آلود کل بازی را پیدا کرده‌اید که پشت آن چیز وحشتناکی که بخواهد شما را بکشد وجود ندارد، اما احتمالاً فراموش می‌کنید که چه بازی‌ای انجام می‌دهید. البته اربابی که همین الان برایش ماموریت انجام می‌دادید، می‌خواهد شما را بکشد.

ظاهراً، اگر نمی‌خواهید ماموریت‌های ترور را انجام دهید، می‌توانید با عبور از یک سیاه‌چال مخفی به رئیس برسید. من این ماموریت‌ها را انجام دادم چون کشتن کاری است که در این بازی انجام می‌دهم و آن موقع از مسیر عبور از سیاه‌چال مخفی خبر نداشتم. فکر می‌کنم آنها در آن زمان کار خیلی خوبی در مخفی نگه داشتن این موضوع انجام دادند.

رفتن به مسیر ماموریت مستلزم دسترسی به قله‌های کوه غول‌ها قبل از رسیدن به آخرین هدف است، در حالی که عبور از سیاه‌چال مخفی احتمالاً به شما امکان می‌دهد زودتر با غول روبرو شوید. من هنوز خودم بخش سیاه‌چال را انجام نداده‌ام، اما خوانده‌ام که چند غول آنجا هستند، بنابراین باید بروم و مطمئن شوم که با زنده ماندن، احساس طرد شدن نمی‌کنند. در ویدیوهای دیگر به این موضوع خواهم پرداخت.

به هر حال، فکر می‌کردم که دعوت شدن برای ملاقات با ارباب محترم کسی، یک امتیاز و افتخار خواهد بود، اما در عوض معلوم شد که این یک نقشه شیطانی است تا مرا در غاری با یک مار غول‌پیکر حبس کنند. در واقع آنقدر غول‌پیکر که نیمه‌خدایان را می‌خورد، مگر اینکه اسمش فقط یک عنوان جعلی باشد.

درست داخل دروازه مه، کسی خیلی راحت نیزه بزرگی به نام شکارچی مار را پشت سر گذاشت. با توجه به اینکه غول روبروی من یک مار عظیم الجثه بود، حتی مهارت‌های به شدت ضعیف من در حل معما هم در این مورد کافی بود، بنابراین فوراً آن را مجهز کردم و خودم را برای نبردی باشکوه آماده کردم.

نکته اصلی در مورد شکارچی مار این است که یک هنر سلاح منحصر به فرد به نام شکار مار بزرگ دارد. این اساساً یک حمله بسیار دوربرد است که مدت زیادی طول می‌کشد تا به نتیجه برسد، مشابه رعد و برق در بولت گرانساکس، اما حتی کندتر برای شلیک. ظاهراً هنر سلاح فقط در این رویارویی کار می‌کند، بنابراین اگر می‌خواهید آن را امتحان کنید، اینجا تنها مکان برای انجام آن است. و نمی‌توانید یک نیزه بزرگ با مهارت منحصر به فرد و کشنده را جلوی من بگذارید و انتظار داشته باشید که من آن را امتحان نکنم. در واقع، نیزه هنر سلاح خود را پس از این رویارویی حفظ می‌کند، اما در نسخه‌ای بسیار ضعیف‌تر.

نیزه بیشتر با قدرت و تا حد کمتری با چابکی سنجیده می‌شود. می‌توان آن را ارتقا داد، اما مطمئن نیستم که ارزشش را داشته باشد. همانطور که گفته شد، خارج از این رویارویی، هنر سلاح بسیار ضعیف‌تر خواهد بود، بنابراین من شخصاً نمی‌خواستم برای آن مواد خرج کنم. میزان پیشرفت شما ممکن است متفاوت باشد.

با توجه به اینکه رئیس در وسط گودالی از گدازه‌های مذاب قرار دارد، فکر می‌کنم منطقی است که فرض کنیم قرار است از راه دور با آن مبارزه شود، در غیر این صورت باید به جای نیزه دوربرد، یک زیرشلواری آزبستی می‌گذاشتند. البته شنیده‌ام که این چیزها خیلی خارش دارند، بنابراین احتمالاً بهتر است که آدم خودش را از گدازه دور نگه دارد.

ماندن در فاصله‌ی مناسب و استفاده از نیزه برای شلیک به غول، مبارزه را ساده‌تر می‌کند، اما کمی طول می‌کشد. غول همچنین چندین حمله‌ی دوربرد دارد که باید مراقب آنها باشید. موردی که بیشتر از همه من را آزار داد، زمانی بود که مار مرا گرفت و سعی کرد مرا بخورد، اما حتماً مزه‌ی وحشتناکی می‌داد چون همیشه دوباره مرا به بیرون تف می‌کرد. این مورد دیگری از «کاری را که می‌گویم انجام بده نه کاری را که انجام می‌دهم» است، زیرا من بارها به این شکل اسیر شده‌ام و تا نزدیک به پایان مبارزه، در اجتناب از آن به طور قابل توجهی مهارت پیدا نکرده‌ام.

مطمئن نیستم که آیا واقعاً قرار است فقط از حمله‌ی دوربرد به شکارچی مار برای مبارزه با غول استفاده کنید یا نه. حدس می‌زنم سلاح‌های دیگر هم می‌توانند مناسب باشند، اما از آنجایی که تنها گزینه‌های دیگر من برای نبرد دوربرد تیرها (که در این مرحله از بازی آسیب ناچیزی وارد می‌کنند) و بولت گرانساکس هستند، تصمیم گرفتم از ابزاری که برای این کار طراحی شده استفاده کنم و فقط از نیزه استفاده کنم. این نیزه تمرکز کمتری نسبت به بولت گرانساکس مصرف می‌کند، اما هنوز هم به اندازه‌ای هست که باید مراقب باشم تمام نشود.

در یکی از تلاش‌های قبلی، سعی کرده بودم با تیچِ چاقوی سیاه همکاری کنم، اما به نظر نمی‌رسید که او به اندازه معمول بر غول مسلط باشد و احضار او نیاز به تمرکز زیادی دارد، بنابراین فکر کردم بهتر است به جای آن، تمرکزم را روی تیراندازی با نیزه بگذارم. در نگاه به گذشته، مطمئن نیستم که این کار تفاوت زیادی ایجاد کرده باشد، زیرا به نظر می‌رسید که غول در آخرین تلاش موفق من به آرامی از پا درمی‌آمد، بنابراین شاید تیچ بیشتر از آنچه فکر می‌کردم به آن آسیب رسانده باشد.

به هر حال، این یکی از آن غول‌های دو مرحله‌ای آزاردهنده است که درست وقتی فکر می‌کنید برنده شده‌اید، دوباره با یک نوار سلامتی جدید و کاملاً پر از آب بلند می‌شود. در این حالت، مار بزرگ چهره واقعی خود را نشان می‌دهد و اینکه در واقع رایکارد، ارباب کفر است. فکر می‌کنید این ظاهر بهتری نسبت به یک مار است، اما اشتباه می‌کنید. ماری که صورت یک ارباب روی آن باشد، حتی ترسناک‌تر هم هست.

مرحله دوم مبارزه مشابه مرحله اول است، از این نظر که مار بزرگ هنوز سعی می‌کند شما را بگیرد و بخورد، اما حالا یک صورت لرد و یک شمشیر بزرگ هم دارد که سعی می‌کند با آن به شما ضربه بزند. به نظر می‌رسد که این مفهوم تلاش برای ضربه زدن به مردم با اشیاء بزرگ، یک روند تکراری در بین غول‌های این بازی است. انگار که گزیده شدن و خورده شدن توسط یک مار بزرگ به اندازه کافی بد نبوده، اوه نه، بیایید به آن شمشیر بدهیم تا بتواند به مردم هم ضربه بزند.

در برهه‌ای از بازی، غول تعداد زیادی جمجمه شعله‌ور احضار می‌کند. دقیقاً نمی‌دانم چه چیزی باعث این اتفاق می‌شود. شاید وقتی باشد که زمین تقریباً کاملاً گدازه است، شاید فقط به این دلیل است که من خیلی کند هستم، یا شاید فقط یک غول مثل همیشه آزاردهنده است. در هر صورت، پیشنهاد می‌کنم فقط حرکت کنید و روی دوری از جمجمه‌ها تمرکز کنید، زیرا این اتفاق خیلی طولانی نیست و اگر به شما برخورد کنند، منفجر می‌شوند و آسیب زیادی وارد می‌کنند، بنابراین بگذارید غول کار خودش را انجام دهد در حالی که شما زنده می‌مانید و زنده می‌مانید تا انتقام شیرینی از مار بگیرید.

بعد از اینکه جمجمه‌ها از بین رفتند، مقداری از کف گدازه‌های در حال گسترش دوباره سفت می‌شود و حرکت را آسان‌تر می‌کند. غول هنوز با سر مار گاز می‌گیرد و شمشیرش را در هر فرصتی می‌چرخاند، بنابراین هنوز نمی‌توانید آرام باشید. یا شاید بتوانید. شنیده‌ام که این چیزها از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است، اما من شخصاً در حالی که یک مار در حال نیش زدن است و شمشیری در غاری پر از گدازه به سمت من تاب می‌خورد، آرام گرفتن برایم دشوار است.

وقتی رئیس بالاخره بمیرد، ادعا می‌کند که مار هرگز نمی‌میرد. اینکه من همین الان آن را کشتم، خلاف این را نشان می‌دهد، اما من مطمئناً دامپزشک نیستم، پس به هیچ وجه از من بعید نیست که مرگ یک مار را اعلام کنم. اما با توجه به اینکه دروغگویی تنها چیزی است که مارهای سخنگو به آن معروفند، من معمولاً چنین ادعاهایی را با کمی تردید می‌پذیرم.

اگر به سالن اصلی در عمارت آتشفشان برگردید و با تانیت صحبت کنید، او تأیید خواهد کرد که رایکارد جاودانه است و روزی قوی‌تر باز خواهد گشت. خوشبختانه، این مشکلی است که تا زمان انتشار نسخه جدید بازی پلاس نیازی به نگرانی در مورد آن نخواهیم داشت و شاید حتی این کار را هم نکنیم، بنابراین فعلاً آن را حل شده می‌دانم. او همچنین می‌گوید که همه عمارت آتشفشان را ترک خواهند کرد. حدس می‌زنم همه آنها واقعاً مار قدیمی را دوست داشتند، اما احتمالاً نباید من را برای درگیری با آن می‌فرستادند.

در مجموع، به نظرم مبارزه با غول سرگرم‌کننده و منحصربه‌فردی بود. اگر فقط از حمله‌ی دوربرد ارائه شده استفاده می‌کردم، به نظرم عاقلانه‌تر بود که کمی بیشتر تلاش کنم تا از حملات غول در امان بمانم. جاهای خالی مشخصی وجود دارد که می‌توان حمله‌ی آهسته را به پایان رساند، اما اغلب در وسط آن گیر می‌افتادم چون خیلی بی‌صبر بودم و فقط می‌خواستم محکم‌تر و سریع‌تر ضربه بزنم. با این حال، موفق شدم از آن عبور کنم، اما مطمئناً می‌توانست با ظرافت بیشتری انجام شود.

و حالا جزئیات خسته‌کننده‌ی همیشگی در مورد شخصیت من. من بیشتر به عنوان یک شخصیت با مهارت بالا بازی می‌کنم. سلاح سردی که در این مبارزه استفاده کردم، شکارچی مار (Serpent-Hunter) است که درست قبل از غول پیدا می‌شود. من فقط از هنر سلاح‌های دوربرد آن، Great-Serpent Hunt، استفاده کردم. سپر من Great Turtle Shell است که بیشتر برای بازیابی استقامت می‌پوشم. وقتی این ویدیو ضبط شد، سطح من ۱۳٩ بود که فکر می‌کنم کمی بالاست، اما هنوز هم مبارزه را نسبتاً چالش‌برانگیز یافتم. من همیشه به دنبال نقطه‌ی مطلوبی هستم که نه حالت آسانِ خسته‌کننده باشد و نه آنقدر سخت که ساعت‌ها درگیر همان غول باشم ;-)

مطالعه بیشتر

اگر از این پست لذت بردید، ممکن است این پیشنهادات را نیز بپسندید:


در Bluesky به اشتراک بگذاریددر فیسبوک به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریددر Tumblr به اشتراک بگذاریددر X به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریدپین در پینترست

میکل کریستنسن

درباره نویسنده

میکل کریستنسن
مایکل خالق و صاحب miklix.com است. او بیش از 20 سال تجربه به عنوان یک برنامه نویس حرفه ای کامپیوتر / توسعه دهنده نرم افزار دارد و در حال حاضر به طور تمام وقت برای یک شرکت بزرگ فناوری اطلاعات اروپایی مشغول به کار است. هنگامی که وبلاگ نویسی نمی کند، اوقات فراغت خود را صرف مجموعه وسیعی از علایق، سرگرمی ها و فعالیت ها می کند، که ممکن است تا حدی در موضوعات مختلف پوشش داده شده در این وب سایت منعکس شود.