Elden Ring: Glintstone Dragon Adula (Three Sisters and Cathedral of Manus Celes) Boss Fight
منتشر شده: ۵ اوت ۲۰۲۵ ساعت ۸:۲۱:۲۵ (UTC)
اژدهای گلینتاستون آدولا در رده میانی غولهای حلقه الدن، غولهای دشمن بزرگ، قرار دارد و ابتدا در منطقه سه خواهر و سپس دوباره در کلیسای جامع مانوس سلس در محراب مهتاب با او روبرو میشوید. این یک غول اختیاری است به این معنی که برای پیشبرد داستان اصلی نیازی به کشتن آن ندارید. در طول خط داستانی رانی با آن روبرو خواهید شد، اما شکست دادن آن برای تکمیل آن کوئستها نیز الزامی نیست.
Elden Ring: Glintstone Dragon Adula (Three Sisters and Cathedral of Manus Celes) Boss Fight
همانطور که احتمالاً میدانید، غولها در بازی Elden Ring به سه دسته تقسیم میشوند. از پایینترین به بالاترین: غولهای میدانی، غولهای دشمن بزرگتر و در نهایت نیمهخدایان و افسانهها.
اژدهای گلینتاستون آدولا در ردیف میانی، غولهای دشمن بزرگ قرار دارد و ابتدا در منطقهی سه خواهر و سپس دوباره در کلیسای جامع مانوس سلس در مونلایت آلتار با او روبرو میشوید. این یک غول اختیاری است به این معنی که برای پیشبرد داستان اصلی نیازی به کشتن آن ندارید. در طول خط داستانی رنی با آن روبرو خواهید شد، اما برای تکمیل آن کوئستها نیز شکست دادن آن الزامی نیست.
هنگام کاوش در منطقهی سه خواهر، به احتمال زیاد هنگام انجام ماموریتهای رانی، با اژدهای گلینتاستون آدولا روبرو خواهید شد. برخلاف اکثر اژدهاهایی که قبلاً با آنها روبرو شدهاید، این یکی خواب نیست، بلکه از قبل در حالت اژدهای بدخلق کامل است، بنابراین نتوانستم از روش مورد علاقهام برای بیدار کردن اژدها استفاده کنم: یک تیر به سمت صورت. اما انصافاً، تنها کاری که این کار انجام میدهد این است که فوراً حالت اژدهای بدخلق کامل را فعال میکند و از آنجایی که اژدها از قبل آنجا بود، فکر میکنم این باعث شد یک تیر از دست بدهم.
مثل بیشتر اژدهاها، این یکی هم رژه میرود، کلی نفس نفس میزند، حرفهای زشت میزند و در کل خیلی آزاردهنده است. تنها چیزی که در مورد اژدهاها آزاردهنده نیست این است که آنها معمولاً لانههایشان را در جاهایی میسازند که سنگ یا سازههای دیگری دارد تا وقتی از سلاحهای تنفسیشان استفاده میکنند، پشت آنها پنهان شوند. این کار تقریباً به طرز مشکوکی راحت است.
من معمولاً اژدها را از فاصله دور قابل کنترلتر میدانم، بنابراین طبق معمول تصمیم گرفتم با کمان بلند و کوتاهم با آنها مبارزه کنم. یک راه پله با موقعیت مناسب و دیواری وجود دارد که میتوان از آن برای پناه گرفتن استفاده کرد و نبرد از راه دور را بسیار امنتر از نبرد تن به تن میکند.
همانطور که مشخص شد، این اژدها مستعد پرواز کردن خیلی دور از محل تخمریزیاش و سپس ریست شدن است. به نظرم خیلی بد است، اگر اژدها میتوانست پرواز کند و از جهات دیگر حمله کند، مبارزه بسیار جالبتری میشد. نمیدانستم که اینطور ریست میشود، به همین دلیل است که خواهید دید مدتی در حال دویدن و جستجوی آن هستم.
در اولین رویارویی با اژدهای گلینتاستون آدولا واقعاً نمیتوان پیروز شد، زیرا پرواز میکند و با حدود ۵۰٪ سلامتی دیگر برنمیگردد، بنابراین نکته این مبارزه فقط این است که کاری کنید این خزنده غولپیکر در حین گشت و گذار در منطقه، مزاحم شما نشود. در واقع هیچ دشمن خطرناک دیگری در این مناطق وجود ندارد، بنابراین خلاص شدن از شر اژدها، کل ماجرا را بسیار آرامتر میکند.
فکر میکنم میتوانستم جای دیگری غیر از پلهها که مدام در آن به حالت اولیه برمیگشت، برای مبارزه با آن پیدا کنم، اما آنجا همان جایی بود که برای اولین بار آن را دیدم و به نظرم جای خوبی برای مبارزه با اژدها بود، بنابراین دلیلی برای جابهجایی زیاد نمیدیدم. خیلی حیف است که اژدها به این راحتی به حالت اولیه برمیگردد.
وقتی اژدها ناپدید میشود، دیگر آن را نخواهید دید تا مدتها بعد در خط داستانی رانی، زمانی که در نزدیکی کلیسای جامع مانوس سلس در محراب مهتاب ظاهر میشود.
خیلی بعدتر در خط داستانی رنی، پس از عبور از جهنمی که به دریاچهی پوسیدگی معروف است و شکست دادن آستل، زادهی طبیعی خلاء، به منطقهی محراب مهتاب، که در بخش جنوب غربی لیورنیای دریاچهها قرار دارد، دسترسی پیدا خواهید کرد. جدا از اژدهای بزرگ و بسیار بدخلق که این ویدیو در مورد آن است، میتوانید یکی از بهترین خاکسترهای روح را نیز در این منطقه به دست آورید، بنابراین اگر - مثل من - ترجیح میدهید هر از گاهی برای نجات جسم لطیف خود از کتک خوردن، به نوعی احضار نیرو کنید، باید مطمئن شوید که خط داستانی رنی را انجام میدهید، حتی اگر به هیچ دلیل دیگری، حداقل به همین دلیل. اوه، و اژدها تعداد زیادی رون هم میاندازد، پس این هم از این.
در ابتدا، این منطقه آرام و بدون دشمنان مزاحم به نظر میرسد، اما درست زمانی که به چیزی که به نظر خرابههای یک کلیسای قدیمی است نزدیک میشوید (در واقع کلیسای جامع مانوس سلس است)، دوست قدیمی شما، آدولا، اژدهای گلینتستون، از ناکجاآباد ظاهر میشود. و هنوز هم در حالت اژدهای بدخلق خود است.
به نظر میرسد که زمان کافی برای بهبودی داشته است، زیرا در این رویارویی با سلامتی کامل برگشته است. متأسفانه، اگر خیلی از نقطه ظهورش دور شود، هنوز هم تمایل به ریست شدن دارد، که واقعاً آزاردهنده است، زیرا «خیلی دور» در این مورد واقعاً خیلی دور نیست. من چندین بار این اتفاق برایم افتاد، هم وقتی که سعی میکردم با اسب با او به صورت تن به تن مبارزه کنم و هم وقتی که از راه دور میرفتم و پشت برخی از صخرههای نزدیک به دنبال پناهگاه میگشتم - اژدها پرواز میکرد و سپس آنقدر از نقطه ظهورش دور میشد که ریست میشد.
همانطور که اژدها باید نسبتاً نزدیک به نقطهی ظهور نگه داشته شود، به نظر میرسد که منطقهای که استفاده از خاکستر روح در آن مجاز است نیز نسبتاً کوچک است، همانطور که من در یک تلاش، شوالیه تبعید شده انگوال را در وسط مبارزه از تخم بیرون آوردم، ظاهراً به این دلیل که ما و اژدها خیلی از منطقهی مجاز دور شدیم.
حالا، اگر اژدها ریست شود، بدون بازیابی سلامتیاش به نقطهی ظهور برمیگردد، بنابراین میتوانید مبارزه را در آنجا ادامه دهید. اما اگر یک خاکستر روح از بین برود، ممکن است نتوانید دوباره آن را احضار کنید، که اگر دوست دارید برای کمک به آنها تکیه کنید، میتواند یک نقطه ضعف بزرگ باشد.
بنابراین، در نهایت، تصمیم گرفتم به داخل کلیسای جامع بروم و از آن به عنوان پناهگاه استفاده کنم و با سلاحهای دوربرد، کمان بلند و کوتاه مورد اعتمادم، با اژدها بجنگم.
میدانم که بعضیها این را نوعی فریب یا حتی تقلب میدانند. من میتوانم تا حدودی با بخش فریب موافق باشم، اما با این حال، من با بسیاری از بازیکنان سابق دارک سولز که معتقدند این بازی باید سخت باشد و اگر اینطور نیست، این وظیفه بازیکن است که خودش را ضعیف کند تا آن را دشوارتر کند، موافق نیستم. سختتر کردن بازی از آنچه که باید باشد، به نظر من احمقانه است. پیدا کردن راهی برای شکست دادن آسان یک غول برای من بسیار رضایتبخشتر از صرف ساعتها وقت برای یادگیری الگوهای حمله و گرفتن انگشتهای دردناک از دسته بازی است، اما این فقط نشان میدهد که افراد چقدر متفاوت هستند.
به نظر من کاملاً درست است که از تمام ابزارهایی که بازی در اختیارتان قرار میدهد استفاده کنید، حتی اگر این کار بازی را بسیار آسانتر کند. شاید قرار نیست Elden Ring بازی خیلی سختی باشد؟ منظورم این است که هر بازیای میتواند بسیار دشوار باشد اگر خودتان را با اجازه ندادن به تاکتیکها، مهارتها یا سلاحهای خاص ضعیف کنید.
به هر حال، ایستادن درست داخل کلیسای جامع، اگر سلاحهای دوربرد در اختیار داشته باشید، این مبارزه را بسیار آسانتر میکند. هنوز هم باید مراقب باشید که فقط آنجا نایستید، زیرا اژدها حملات دوربرد زیادی نیز در اختیار دارد، اما در این مرحله از بازی احتمالاً به اندازه کافی با اژدها جنگیدهاید که از نزدیک بدانید چقدر آزاردهنده هستند.
با پنهان شدن پشت دیوار وقتی که شروع به پیچیدن دیوار میکند، میتوان از حملات تنفسی آن تا حد زیادی جلوگیری کرد. خیلی نزدیک دیوار نمانید، زیرا به نظر میرسد که گاهی اوقات کمی از آن عبور میکند.
موشکهای جادویی که به سمت شما شلیک میشوند و ممکن است از گوشه دیوار عبور کنند، بنابراین هنوز باید مراقب آنها باشید و آماده جاخالی دادن از آنها باشید.
خطرناکترین حمله در داخل کلیسا زمانی است که اژدها ناگهان چیزی شبیه به یک شمشیر کریستالی بزرگ را در آروارههایش نگه میدارد و سپس سعی میکند با آن به شما ضربه بزند. آن شمشیر مستقیماً از دیوار عبور میکند و به شما در آن طرف دیوار کاملاً ضربه میزند، بنابراین وقتی متوجه شدید که دارد میآید، حتماً کمی فاصله بگیرید.
به نظر میرسد اژدها به راحتی روی پلهها گیر میکند و هدف اصلی برای شلیک تیر به صورت است. واقعاً عجیب است، زیرا هیچ سقفی روی کلیسای جامع وجود ندارد، بنابراین اژدها باید میتوانست از بالای آن پرواز کند و از حملات نفس خود استفاده کند، که این امر این مبارزه را بسیار سرگرمکنندهتر میکرد، و من را ملزم میکرد که به اطراف بدوم و در دو طرف دیوار به دنبال پوشش بگردم، اما متأسفانه این کار را نمیکند.
اگر با اژدها در بیرون کلیسای جامع بجنگید، میتوانید خاکستر ارواح را برای کمک به خود احضار کنید، اما این کار در داخل کلیسای جامع امکانپذیر نیست. که به نظر منصفانه میرسد، شکست دادن آن به این روش دقیقاً دشوار نیست. اما اگر میتوانستم لاتنا آلبیناوریک را احضار کنم، ممکن بود چند تیر برایم ذخیره شود. و منظورم این نیست که خسیس به نظر برسم، اما تیر، تیر است و رون، رون است و اگر بتوانید ارواح را وادار کنید که آنها را رایگان شلیک کنند، دلیلی ندارد که رونهای زیادی را صرف تیر کنید. شنیدهام که روح بودن واقعاً کسلکننده است، بنابراین مطمئنم که آنها خوشحال میشوند که هر از گاهی شاهد کمی هیجان باشند.
و حالا اطلاعات خستهکنندهی همیشگی در مورد شخصیت من: من به عنوان یک شخصیت با مهارت بالا بازی میکنم. سلاح سرد من نیزه شمشیر نگهبان با قدرت کین و شمشیر مقدس خاکستر جنگ است. سلاحهای دوربرد من کمان بلند و کمان کوتاه هستند. مطمئن نیستم که وقتی قسمت اول ویدیو در سه خواهر ضبط شد، سطح رونی من چقدر بود، اما وقتی قسمت دوم خیلی دیرتر ضبط شد، سطح رونی من ۹۹ بود. واقعاً مطمئن نیستم که آیا این سطح به طور کلی مناسب تلقی میشود یا خیر، اما این سطحی است که من در آن زمان به آن رسیده بودم و سختی بازی برای من منطقی به نظر میرسد - من نقطهی مطلوبی میخواهم که نه حالت آسان و خستهکننده باشد و نه آنقدر سخت که ساعتها درگیر یک غول باشم ;-)
داشتم فکر میکردم اینو به دو ویدیو تقسیم کنم، اما در نهایت تصمیم گرفتم فقط یه ویدیو بسازم که هر دو رویارویی با اژدها رو توش داشته باشم تا یه جورایی همه چیز رو به هم ربط بدم ;-)